خیلی از مادرها گاهی دچار حس عذاب وجدان بعد از کتک زدن کودک شده و احساس گناه میکنند. این احساس گناه می تواند برای میزان زمانی باشد که برای کودک اختصاص می دهند یا حتی نوع بوشکی که برای او استفاده می کنند. فرقی ندارد که مادر 20 ساله است یا 40 ساله، خانه دار است یا مدیر یک شرکت بزرگ، در شهر زندگی می کند یا در روستا. این حس می تواند حتی مفید هم باشد اما به شرطی که از کنترل خارج نشود و بتوانید آن را کنترل کنید.
همینکه نوزادتان به خواب رفت، یکدفعه برادر بزرگتر او شروع به جیغ زدن می کند. بلندتر از آنکه بخواهید، فریاد می زنید “بچه رو بیدارش نکن!“ او با چشمانی وحشت زده و متعجب به شما نگاه می کند…
هیچ والدی از فریاد زدن بر سر کودکش حس خوبی ندارد. فریاد زدن، اولین عامل حس گناه مادران است. وقتی این اتفاق برایتان می افتد، نگاهی دقیق به رفتار خود بیندازید. فریاد زدن یکدفعه پیش آمد؟ همیشه با کودکتان آرام رفتار می کنید؟ اگر پاسخ مثبت است، پس این اتفاق را موقعیتی برای یادگیری خود و کودکتان بدانید. حتی آرامترین والدین هم گاهی اوقات آرامششان را از دست می دهند و فریاد می کشند. کودکتان را متوجه کنید که مشکلی نیست و برایش توضیح دهید چه اتفاقی افتاده است: “بعضی مواقع افراد وقتی ناراحت هستند، فریاد می زنند. اما همین کار باعث ناراحت شدن دیگران می شود. متاسفم. بهتر بود که می گفتم “لطفا ساکت باش. خواهرت خوابیده است.“
به محض اینکه شیشه شیر نوزاد را از کیفتان بیرون می آورید، همه با چشمانی متعجب به شما نگاه می کنند. می فهمید که همه ی مادران اطراف شما نوزادشان را با شیر خود تغذیه می کنند…
شاید احساس کنید که شما تنها مادری روی زمین هستید که فرزندش را با شیر مادر تغذیه نمی کند. اما اینطور نیست. بسیاری از مادران به دلایل متفاوتی از جمله کافی نبودن شیر، شروع مجدد به کار یا … از شیر خشک به عنوان مکمل یا جایگزین شیر مادر استفاده می کنند. تقریبا نیمی از مادران تا 6 ماهگی کودکشان را با شیر خود تغذیه می کنند. به عبارتی دیگر، نیازی نیست که حس عذاب وجدان داشته باشید، چون فقط شما این کار را انجام می دهید. احساس ناراحتی خود را سرکوب نکنید اما بپذیرید که هر چه در توان داشته اید انجام داده اید. شیر مادر بهترین انتخاب برای تغذیه کودک است اما کودکانی که با شیر خشک تغذیه شده اند هم به خوبی رشد و برورش می یابند. بهترین کاری که می توانید برای کودکتان انجام دهید این است که مادری شاد باشید. اگر شاد بودن مساوی با شیر ندان به کودک است، پس همین کار بهترین انتخاب برای شما و خانواده تان است.
موقع آمده کردن غذا است؛ پس کودک را جلوی تلویزیون می گذارید تا مزاحمتان نشود. او خوشحال به نظر می رسد اما شما احساس گناه می کنید…
آکادمی آمریکایی کودکان، در سال 2003 اعلام کرد که کودکان زیر دو سال نباید تلویزیون تماشا کنند. با اعلام این خبر، بسیاری از مادرانی که کودکشان را در معرض تماشای برنامه های تلوزیونی آموزشی می گذاشتند، نگران شدند. تماشای تلویزیون واقعا اینقدر نامناسب است؟ نه. استفاده از تلویزیون برای گذراندن زمانی کوتاه، مناسب است. اما نکته اصلی، اعتدال است. اگر کودکتان زیر دو سال سن دارد، زمان آن را به حداقل برسانید و بهتر است که آن را به بخش های 15 دقیقه ای تقسیم کنید. همراه او تلویزیون تماشا کنید و برنامه های مناسب را انتخاب کنید.
بعد از یک روز طولانی و خسته کننده، به کودک خسته تان یک هات داگ می دهید تا بخورد. اما مادر خودتان را به یاد می آورید و اینکه او هیچ وقت این کار را نکرده بود.
هرچند فست فود بهترین انتخاب غذایی نیست، اما می توانید برای فست فود هم مانند تلویزیون، اعتدال و انتخاب های صحیح داشته باشید. مصرف فست فود حداکثر دو بار در هفته چندان هم نامناسب نیست به شرطی که انتخاب های بهتر و با چربی کم داشته باشید. مثلا به جای پیتزای پپرونی و پر از پنیر، بیتزای سبزیجات با پنیر کمتری سفارش دهید. اگر اعضای خانواده تان تمایل بیشتری به مصرف فست فود به نسبت غذای خانگی دارند، کاری کنید که مدت زمان آماده کردن غذا کمتر شود. مثلا می توانید از سبزیجات پخته آماده یا سالادهای بسته بندی شده استفده کنید. وقتی برای خوردن فست فود به رستوران می روید، کودکانتان را متوجه کنید که فست فود فقط برای “هر چند وقت یکبار“ است و نه همیشه…
روز اول مهدکودک است. کودکتان خوشحال به نظر می رسد. اما شما اصلا اینطور نیستید. وقتی او را می بوسید و به سمت محل کارتان می روید اشک می ریزید…
از بحث کردن درباره مادر شاغل یا خانه دار بودن خودداری کنید. نظراتی که شما را قضاوت می کنند نادیده بگیرید. این برهه حساس اصلا زمان مناسبی برای درگیر شدن با این مسایل نیست. بسیاری از انجمن های اینترنتی مخصوص مادران شاغل وجود دارند که می توانید یکی از آن ها را دنبال کنید. در نهایت، یادتان باشد که کار کردن شما هدف بزرگی دارد. می دانید که دارید بهترین کار برای خانواده تان را انجام می دهید؛ کار کردن چه به دلیل مسایل مالی چه به این دلیل که حس خوبی به شما می دهد.
همه ی دوستانتان فرزندشان را در یک کلاس موسیقی کودکان که محبوب و – گران قیمت-– است، ثبت نام کرده اند. شما هم دوست دارید این کار را انجام دهید اما نمی تواندی از پس هزینه آن بربیایید. به خودتان می گویید که زمانی نمی گذرد که کودکان آن ها سمفونی می نوازند اما کودک من….
به جای اینکه به آنچه که نمی توانید به کودتان بدهید توجه کنید، به آنچه که او می تواند داشته باشد تمرکز کنید. برای مثال، به جای کلاس موسیقی گران قیمت، یک کلاس رایگان یا کلاس قصه گویی کتابخانه ی محل را امتحان کنید. اگر کودکتان عاشق آشپزی است، اما نمی توانید برای او بازی آشپزخانه بخرید، با کمک او یک آشپزخانه با مقوا و جعبه درست کنید. وقتی او را خوشحال مشغول انجام این کارها ببینید که هزینه ی زیادی هم نبرده اند، احساس گناه نخواهید داشت.