بارها شنیده ایم که تو بزرگی دردت نیومد و یا تو مردی نباید گریه کنی …
شاید برای همه شما پیش آمده که نگران شوید که اگر کودکم عصبانی شود هیچ گاه یاد نخواهد گرفت احساساتش را کنترل کند. به هر حال اکثرا بر این باوریم که ریشه مسایل زندگی احساسات و یا کنترل نکردن آن است!
مشخص کردن حد و مرض برای کارهایی مثل اینکه آنها نباید وسط خیابان بپرند و یا غذایشان را به سوی هم پرت کنند عادی است ولی این بدین منظور نیست که میشود برای احساساتشان هم محدودیت قايل شد.واقعیت این است شما نمی توانید جلوی عصبانیت و یا ناراحتی کودکتان را بگیرید حتی اگر آن را ممنوع کنید.
متخصصین باور دارند که فرستادن کودک به اتاقش تا عصبانیت او بخوابد مانند این است که او را با کوهی از مشکلات و احساسات تنها گذاشته اید. این کار هیچ مرحمی بر احساسات آشفته او نیست.
متاسفانه زمانیکه انسان احساسات خود را سرکوب می کند، این احساسات دیگر تحت کنترل او نخواهند بود و نامنظم و خارج از کنترل ˓ از او سر خواهند زد. این در مورد کودکان نیز صدق می کند.
در اینجا به راهکار هایی اشاره می کنیم که به کودک شما کمک می کند با احساسات خود ملموس شود ویاد بگیرد آن ها را کنترل کند:
احساسات خودمان را کنترل کنیم و الگوی رفتاری سالمی برایشان باشیم.
این بدین منظور است که خود سرشان فریاد نکشیم. گاهی شاید لازم است به جای اینکه کودک را به اتاقش بفرستیم، خودمان جهت حفظ آرامش از اطاق خارج شویم.به هر حال کودکان از پدر و مادر خود الگو برداری می کنند.
رابطه احساسی عمیقی با آنها برقرار کنیم:
در زمان تلاتم های احساسی کودکان میتوانند از طریق نزدیکی به پدر و مادربه آرامش برسند. زمانیکه کودک احساس می کند پدر و مادر او در کنارش هستند، تلاش بیشتری برای همکاری با آنها می کند.
به آنها یاد بدهید که با احساساتشان روبروشوند ولی عکس العمل خود را کنترل کند:
جملاتی مانند می توانی عصبانی و ناراحت باشی ولی زدن درست نیست به او برای روبرویی و نهایتا کنترل احساساتش کمک خواهد کرد.
به احساسات فرزندمان احترام بگزاریم حتی اگر بدترین زمان ممکن اتفاق بیافتند:
با کودک خود یکدلی و همدردی کنید و احساسات او را نادیده نگیرید. جمله هایی مثل می دونم عزیزم ناراحت شدی به او کمک می کند که یاد بگیرد احساسات ممکن است خوشایند نباشند اما خطرناک نیستند و می توان با آنها روبرو شد.
منبع: کودکو